سفارش تبلیغ
صبا ویژن
</

 

این وبلاگ آماده پاسخ گویی به تمام سئوالات و شبهات اعتقادی ، قرآنی ، فقهی ، فلسفی و حدیثی می باشد
 

 

اسفند 1384 - پاسخ به پرسش ها و شبهات حقوق زنان

 

تماس سایت های مشابه قرآنی فلسفی فقهی زنان حدیثی تربیتی اعتقادی

محمد رضا بهروز :: 84/12/7:: 6:18 عصر

پدید آمدن مهریه نتیجه تدبیر ماهرانه‏ای است که در متن خلقت و آفرینش برای تعدیل روابط زن و مرد و پیوند آنها به یکدیگر بکار رفته است. مهریه ریشه در حیا و عفاف زن دارد.

 زن با الهام فطری دریافته است که عزت و احترام او به این است که خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد/

 و همین سبب شده که زن توانسته با همه ناتوانی جسمی، مرد را به عنوان خواستگار به آستانه خود بکشاند و مردها را به رقابت با یکدیگر وادار کند.

 در طول تاریخ زن در مرد تأثیر فراوان داشته است، تأثیر زن در مرد از تاثیر مرد در زن بیشتر بوده است بسیاری از هنر نمایی‏ها و شجاعت‏ها و دلاوریها و نبوغ‏ها و شخصیت‏های مرد مدیون زن و خودداری‏های ظریفانه او است، مدیون حیا و عفاف زن است. برای همین زن همیشه در روحیات مرد تأثیر می‏گذاشته و مرد دراجتماع، آنگاه که حیا و عفاف و خود داری زن از میان برود و زن بخواهد در نقش مرد ظاهر شود اول به زن مهر باطله می‏خورد و بعد مرد مردانگی خود را فراموش می‏کند و سپس اجتماع در اثر فساد و بی بندباری و شکسته شدن نظام و ارکان خانواده منهدم می‏گردد/

 در روایات اسلامی وارد شده که مرد از زن شهوانی‏تر نیست بلکه بر عکس است. لکن زن در مقابل شهوت از مرد تواناتر و خود دارتر آفریده شده است و مرد در مقابل غریزه از زن ناتوان‏تر است، این خصوصیت همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم اونشود و بر عکس مرد را وادار کرده است که به زن اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام نماید. یکی از آن اقدامات این بوده که برای جلب رضای او و به احترام موافقت او هدیه‏ای بنام«مهریه» نثار او می‏کرده است.{1}

 مهریه ماده‏ای است از یک آئین نامه کلی که طرح آن در متن خلقت ریخته شده است و با دست فطرت تهیه گردیده است.

 در اسلام هم مهریه یک چیز ابداعی و اختراعی نبوده بلکه اسلام مهریه را به حالت فطری و طبیعی آن برگردانید.

 قرآن کریم با لطافت و ظرافت بی نظیری می‏گوید: (وآتُو النِسأَ صَدُقاتِهِنَّ نَحْلًَْ);{2} یعنی مهریه زنان را که به خود آنها تعلق دارد (نه به پدران یا برادران آنها) و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنها به خودشان بدهید. قرآن کریم در این جمله کوتاه به سه نکته اساسی اشاره کرده است: اولاً با نام صدُقه یاد کرده است نه با نام مهریه زیرا نشانه راستین بودن علاقه مرد است. دیگر اینکه با ملحق کردن ضمیر (هُنَّ) به این کلمه می‏خواهد بفرماید که مهریه به خود زن تعلق دارد نه پدر و مادر، مهریه مزد پرورش و شیردادن و تغذیه و خوراک او نیست. سوم اینکه با کلمه نحله کاملاً تصریح می‏کند که مَهر هیچ عنوانی جز عنوانی تقدیمی و پیشکشی و عطیه و هدیه ندارد.{3}

 بنابراین مهریه از احساسات دقیق و عطوفت‏آمیز مرد ناشی شده نه از احساسات خشن و مالکانه او، آنچه از ناحیه زن در این امر دخالت داشته، حسن خودداری مخصوص او بوده نه ضعف و بی اراده بودن او، مهریه تدبیری است از ناحیه قانون خلقت برای بالا بردن ارزش معنوی زن و قرار دادن او در سطح عالیتری.

 در حقیقت ارزش معنوی مهریه برای زن بیش از ارزش مادی آن است.{4}

 گذشته از اینها می‏توان مهریه را بعنوان یک پشتوانه اجتماعی برای زن محسوب کرد زیرا در صورت جدایی زن و مرد، زن متحمل خسارت بیشتری می‏شود زیرا مرد طبق استعداد خاص بدنی معمولاً در اجتماع نفوذ و تسلط بیشتری دارد و همچنین مردان برای انتخاب همسر مجدد امکانات بیشتری دارند ولی زنان بیوه با از دست رفتن سرمایه جوانی و زیبایی امکاناتشان برای انتخاب همسر جدید کمتر است مهریه چیزی به عنوان جبران خسارت برای زن و وسیله‏ای برای تأمین زندگی آینده اوست/

 پاورقی:

  [1]. با استفاده از «نظام حقوق زن‏در اسلام»، ص 201/

  [2]. سوره نسأ، آیه 4/

  [3]. تفسیر فخر رازی، ج9، ص180/

  [4]. نظام حقوق زن در اسلام، ص206/

 

 


محمد رضا بهروز :: 84/12/7:: 6:15 عصر

یش از اسلام در سراسر جهان و درهمه ادوار زندگی و تاریخ بشری زن عضو موثری بشمار نمی‏رفت و واجد استقلال و آزادی نبود و همیشه یک موجود ضعیف و محکوم شمرده می‏شد و خود نیز به مرور زمان خصائص انسانی خود را گم کرده و نمی‏توانست هیچ گونه شخصیت اجتماعی برای خود تصور نماید.

 کلمه زن معنی زبونی و خواری و پستی و بیخردی را می‏داد؛ در ادبیات هر زبانی نظم و نثر بسیار در ناشایستگی و فساد زن یافت می‏شود که کاشف از طرز تفکری است که پیشینیان در خصوص وی داشته‏اند.

 روزی که خورشید اسلام در افق بشریت سرزد، زن همان موقعیت اجتماعی را داشت که اجمالاً گفته شد. جهان آن روز در خصوص زن جز یک مشت افکار خرافی و نادرست و رفتار ظالمانه چیزی دیگر نداشت و مردم (حتی خود جنس زن) برای این طبقه مرتبه و حقی قائل نبودند و او را موجودی پست که برای خدمتگذاری انسان شریف (یعنی مرد) آفریده شده می‏دانستند. اسلام با تمام قوا با این افکار مخالفت کرده برای زن حقوقی را بشرح ذیل مقرر کرد:

 1. زن یک انسان واقعی است و از یک جفت انسان (زن و مرد) آفریده شده و خصائص ذاتی انسان را دارد و در مفهوم انسانیت مرد را بر او امتیازی نیست خدای متعال در کلام خود می‏فرماید: (یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنثَی)؛{1} ای مردم ما شما را از زن و مرد آفریدیم» و در آیه دیگر می‏فرماید: (أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ)؛{2} من عمل هیچ عمل کننده‏ای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد؛ شما هم نوع هستید و هم از جنس یکدیگرید».

 2. زن مانند مرد عضو کامل جامعه است و شخصیت حقوقی دارد.

 3. زن چنانکه خویشاوندی طبیعی دارد خویشاوندی قانونی و رسمی نیز دارد.

 4. دختر؛ فرزند است چنانکه پسر فرزند است، فرزندان دختر مانند بچه‏های پسر فرزندند و از این روی زن نیز چون مرد از خویشان سببی و نسبی مانند پدر و مادر ارث می‏برد.

 5. زن استقلال فکری دارد و می‏تواند در زندگی خود هرگونه تصمیمی بگیرد و در حدود شرعی به میل و انتخاب خود شوهر کند و آزادانه بی آنکه تحت ولایت و سرپرستی پدر یا شوهر باشد زندگی نماید (البته باستثنای دختر باکره)؛ و هر شغل مشروعی را که بخواهد انتخاب کند. زن استقلال عملی دارد و کار و کوشش او محترم است می‏تواند مالک شود و ثروت خویش را خود بدون سرپرستی و دخالت مرد اداره نماید، و از مال و حقوق فردی و اجتماعی خویش دفاع نماید و می‏تواند بر نفع یا ضرر دیگران شهادت دهد، و جز در مسئله آمیزش جنسی (که در آن بر طبق پیمان زناشویی باید شوهر خود را اطاعت کند) هر کار دیگری که برای شوهر انجام دهد دارای ارزش است و می‏تواند در برابر آن اجرت مطالبه کند.

 6. مرد نسبت به زن حق هیچگونه تحکم و تعدی ندارد و هر تعدی که در مورد مردان قابل تعقیب است درباره زن نیز قابل مجازات و تعقیب می‏باشد.

 7. زن شخصیت معنوی دینی دارد و از سعادت اخروی محروم نیست. اسلام مانند برخی آیین‏ها و اقوام نیست که زن را مانند یک شیطان و نومید از رحمت خداوندی می‏دانند. خداوند متعال در کلام خود می‏فرماید: (مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ)؛{3} هر کس کار شایسته و نیکویی انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن در حالی که مومن است، او را به حیاتی پاک و زندگی پاکیزه زنده می‏داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‏دادند، خواهیم داد. حتی ممکن است بر اساس آیه شریفه (یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ)؛{4} یک زن در سایه تقوی و دین به هزاران مرد امتیاز و تقدم جوید.{5}

 [1].سوره حجرات، آیه 13.

 [2].وره آل عمران، آیه 195.

 [3].سوره نحل، آیه 97.

 [4].سوره حجرات، آیه 13.

 [5].با استفاده از آموزش دین، علامه طباطبایی (ره).

 

 



 

 

پاسخگویی زنده

 

 

لوگوی دوستان

 

 

لینک دوستان

 

 

 

 

:: آرشیو ::

:: کل بازدید ها ::

239769

 

::بازدید امروز ::

0

دی 1384
اسفند 1384
خرداد1385
تیر1385
مرداد1385
بهار 1386
پاییز 1385

::جستجوی وبلاگ::

 

:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::اشتراک::

 

 

::وضعیت من در یاهو::