سفارش تبلیغ
صبا ویژن
</

 

این وبلاگ آماده پاسخ گویی به تمام سئوالات و شبهات اعتقادی ، قرآنی ، فقهی ، فلسفی و حدیثی می باشد
 

 

حجاب بانوان - پاسخ به پرسش ها و شبهات حقوق زنان

 

تماس سایت های مشابه قرآنی فلسفی فقهی زنان حدیثی تربیتی اعتقادی

محمد رضا بهروز :: 85/4/15:: 8:43 صبح

مگر خداوند در قرآن نفرموده که زن‌ها در انتخاب حجاب آزاد هستند، پس چرا چادر را به دختران جوان تحمیل می‌کنند؟

پاسخ: در هیچ یک از آیات قرآن نیامده که زن‌ها در نوع و مقدار پوشش بدن (حجاب) آزاد هستند، بلکه آنچه در قرآن آمده، واجب بودن حفظ پوشش (حجاب) برای زنان است، اما این که این پوشش حتماً باید با چادر صورت گیرد، آیه‌ای به صراحت نداریم.

آنچه در احکام دینی بیان شده ، مقدار پوشش زنان و اصل حجاب است، اما این که این پوشش حتما باید با چادر صورت گیرد ، چیزی نیامده است و تنها به بهتر بودن استفاده از چادر برای حجاب اشاره شده است.

خانم ها باید تمامى بدن خود را به غیر از گردى صورت و دست ها تا مچ بپوشانند, (خواه پوشش باچادر باشد یا با مانتو), ولى پوشیدن چادر بهتر است و از لباس‏هایى که توجه نامحرم را جلب کند (مثلاً برجستگى‏ها را نمودار کند) باید اجتناب شود. (1)

 البته یک آیه در قرآن آمده که برخی از مفسران از آن ، معنای پوشش با چادر را برداشت کرده اند. قرآن مجید خطاب به پیامبرش فرمود: «به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو که: خویشتن را با «جلباب» بپوشند که این کار براى این که به عفت شناخته ‏شوند و از تعرض محفوظ ‏بمانند، براى آنان بهتر است».(2)

بعضى از مفسّران ، جلباب را پوششى فراگیر معنا کرده‏اند که از بالاى سر تا پایین پا را مى‏پوشاند و چیزى در حدود اندازه چادر است.(3) البته دیدگاه دیگر ، جلباب را پوشش تا زانو(4) و دیدگاه سوم ، جلباب را مقنعه مى‏داند.(5)

بر اساس دیدگاه اوّل مى‏توان گفت: قرآن از چادر یا چیزى مانند آن که تمام بدن را بپوشاند، سخن گفته است .

علاوه بر این: درباره پوشش حضرت فاطمه(ع) هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد براى دفاع از فدک، همین پوشش نقل شده است.

حضرت فاطمه(ع) مقنعه خویش را بر سر و جلباب بر تن کردند؛(6) یعنى پوششى که تمام تن را از سر تا قدم فرا مى‏گرفته است.

علاوه بر این عقل نیز بر برتر بودن چادر حکم مى‏کند، چون اندام بدن با چادر بهتر محفوظ مى‏ماند.

به همین خاطر فقها به برتر بودن چادر برای حفظ حجاب حکم کرده اند ، نه این که فقط آن واجب باشد.

پوشش کامل با مانتو و روسرى نیز مى‏تواند مورد استفاده قرار گیرد، ولى حجاب برتر نیست، زیرا هر چند با مانتو وروسرى پوشش صورت مى‏گیرد، ولى باز حجم بدن مشخص است و با مقایسه با چادر، قطعاً چادر برترى دارد.

آنچه مهم است، مراقبت زن از خود و حجاب و عفت خویش به جهت ایجاد جامعه سالم است. آن چه که بهتر بتواند این هدف را تأمین کند، برتر است، در عین حال در صورت لزوم باید با حفظ عفت و حجاب، زن نقش اجتماعى خود را ایفا کند.

براى روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:

1- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینى‏

بر اساس فرهنگ اسلامى، انسان موجودى است که براى رسیدن به کمال و معنویّت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسى و توجه به هر یک از آن‏ها در حدّ نیاز طبیعى، سبب شکوفایى همه استعدادهاى انسان شده و او را به سوى کمال سوق داده است.

پوشش مناسب براى زن و مرد عامل مهمى در تعدیل و تنظیم این غریزه است.

2- توجه به ساختار فیزیولوژى انسان‏

نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطه‏اى مستقیم با تفاوت‏هاى جسمى و روحى زن و مرد دارد.

در تحقیقات علمى در مورد فیزیولوژى و نیز روان‏شناسى زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّک‏هاى چشمىِ شهوت‏انگیز حساس ترند و چون تأثیر حس بینایى زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعى قادر به دیدن است، از سوى دیگر ترشّح هورمون‏ها در مرد صورتى یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتى گسترده تحت تأثیر محرّک‏هاى شهوانى قرار مى‏گیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّک‏هاى حسى پاسخ مى‏دهند. حس لامسه بروز زیادى ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است.

از این گذشته چون هورمون‏هاى جنسى زن به صورت دوره‏اى ترشح مى‏شوند و به طور متفاوت عمل مى‏کنند، تأثیر محرّک‏هاى شهوانى بر زن صورتى بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.

با توجه به مطالب فوق مى‏توان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّى و اساسى ریشه گرفته است. اسلام مى‏خواهد انواع التذاذهاى جنسى (چه بصرى و لمسى و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها براى کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربى که حضور در جامعه را با لذت جویى جنسى به هم مى‏آمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسى را به هم مى‏ریزد.

اسلام قائل به تفکیک میان این دو محیط است و براى تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بى بند و بارى در پوشش به معناى عدم ضابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسى است که آثار شوم آن بر کسى پوشیده نیست.

ج) آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش دینى‏

1- بهداشت روانى اجتماع و کاهش هیجان‏ها و التهاب جنسى که سبب کاهش عطش سیرى ناپذیرى شهوت است.

2- تحکیم روابط خانوادگى و برقرارى صمیمیت کامل زوجین.

با رواج بى حجابى و جلوه گرى زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعى محدودیت و پایان آزادى‏هاى جنسی خود تلقّى مى‏کنند وافراد متأهل هر روز در مقایسه‏اى خطرناک میان آن چه دارند و ندارند، قرار مى‏گیرند. این مقایسه‏ها،  آتش هوس را دامن زده و ریشه زندگى را مى‏سوزاند.

در محیطى که حجاب است و شرایط دیگر اسلامى رعایت می‌ شود دو همسر تعلق به یکدیگر دارند و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است، ولى در بازار آزاد برهنگى و بى حجابى که عملاً زنان به صورت کالاى مشترک (لااقل در مرحله غیر آمیزش جنسی) در آمده اند دیگر قداست پیمان زناشویى مفهومى نمى تواند داشته باشد. بنابراین ، دین مقدس اسلام براى حفظ حرمت زن و حراست از آلودگى اجتماع و جلوگیرى از شعله ورشدن غریزة جنسى ، رعایت حجاب را براى زنان لازم دانسته است.

3- استوارى اجتماعى و استیفاى نیروى کار و فعالیّت‏

دختر و پسرى که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانى شوند، از تمرکز و کارآیى آن‏ها کاسته مى‏شود و حکومت شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروى فکرى و کارى است.

4- بالارفتن ارزش واقعی زن و جبران ضعف جسمانى او

حیا، عفاف و حجاب زن مى‏تواند در نقش عاطفى او و تأثیرگذارى بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن یکى از وسائل مرموز براى حفظ مقام و موقعیّت زن در برابر مرد است.

اسلام می‌ خواهد زن کرامت داشته باشد و وقتى درجامعه حضور پیدا می‌ کند به عنوان یک انسان ظاهر شود نه به عنوان جنس مخالف مرد. زن و مرد در درجه اول هر دو انسانند و هر دو باید در محیط اجتماع و در برخورد با یکدیگر به گونه اى ظاهر شوند که مایة الودگى و ناپاکى جامعه نشوند. زن مسلمان، تجسم حرمت و عفت در جامعه است، حفظ پوشش و داشتن حجاب به نوعى احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وى از نگاه هاى شهوانى و حیوانى است.

اسلام حجاب را براى محدودیّت و حبس زن نیاورده، بلکه براى مصونیّت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضى به حبس، رکود و سرکوبى استعدادهاى زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را در اجتماع داده امّا از سوء استفاده شهوانى و تجارى منع کرده است.

در واقع حجاب موجب محدودیت، مردان هرزه مى‏باشد که در صدد کام جویى‏هاى آزاد و بى حد و حصر هستند و مصونیت زنان از دست این گروه از مردان منظور است.

علاوه بر مطالب فوق استاد مطهری در بیان این که چرا حجاب به زنان اختصاص یافته می گوید: اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایى و خودآرایى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شکار است و زن شکارچى، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچى. میل زن به خود آرایى از حس شکارچى‏گرى او ناشى مى‏شود. در هیچ جاى دنیا سابقه ندارد که مردان لباس‏هاى بدن نما و آرایش‏هاى تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود مى‏خواهد دلبرى کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگى، از انحراف‏هاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گردیده است».(7) به عبارت دیگر: جاذبه و کشش جنسى و زیبایى خاص زنانه و تحریک پذیرى جنس مردانه، یکى از علت‏هاى این حکم است. توصیه و دستور الهى به پوشش و حجاب براى زنان، به منظور ایجاد محدودیت و محرومیت و چیزهایى از این قبیل که تنها فریب شیطانى‏اند نمى‏باشد، بلکه در واقع براى آگاهى دادن به گوهر ارزشمند در وجود زنان است که باید از آن مراقبت شده و حفظ شود و به تاراج نرود. این کاملاً معقول است که هر چیزى ارزشمندتر باشد، مراقبت و محافظت بیشترى را مى‏طلبد تا از دست راهزنان در امان باشد و به شکل یک ابزار براى مطامع سودپرستان در نیاید.

 به یاد داشته باشیم که  غریزه جنسى، نیرومند و عمیق است. هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش‏تر مى‏گردد، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر هیزم بدهند، شعله ورتر مى‏شود، و شهوت خود را به صورت یک عطش روحى و خواست اشباع نشدنى در مى‏آورد.(8) و وضعیت جهان معاصر و کشانده شدن عده‏اى به همجنس بازى نشانه آشکارى از این حالت است.

بنابراین رعایت نکردن پوشش اسلامى توسط زنان نه تنها از بین رفتن حساسیت مردان را به دنبال ندارد، بلکه موجب طغیان غریزه جنسى آنان نیز مى‏گردد و  چه بسا پس از مدتى باعث دلزدگى و بى معنایى آن خواهد شد.

جهت مطالعه بیشتر به کتاب فلسفه حجاب ، استاد مطهری مراجعه فرمائید.

پى نوشت‏ها:

1.توضیح المسائل مراجع , ج 2 ص 417 

سید مسعود معصومى، احکام روابط زن و مرد، ص 111، س 113.

2. احزاب (33) آیه 59.

3. ر.ک: علامه طباطبایى، المیزان؛ شیخ طوسى، تفسیر تبیان.

4. المصباح المنیر، ریشه جلب.

5. راغب اصفهانى، مفردات، ریشه جلب.

6. طبرسى، الاحتجاج، ج 1، ص 98.

7. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 19، ص 436، با تلخیص.

8. همان، ص 434.

 


محمد رضا بهروز :: 85/3/7:: 5:57 عصر

منظورتان از آزادی نداشتن مشخص نیست. زیرا آزادی اقسام و صورت های  مختلف دارد، مانند آزادی تحصیل علم، آزادی در عقیده، آزادی بیان واندیشه، آزادی پوشش،آزادی انتخاب دوست وشغل وهمسر و غیره که به نظر می رسد در این امور مشکلی نباشد.

شاید منظور، آزادی ارتباط دختران با پسران است .

اگر چنین است در پاسخ می گوییم:

اولا این مسئله اختصاص به دختران ندارد . پسران نیز باید در روابط خود با دختر نامحرم مراقب باشد ، بلکه حتی مراقبت او در نگاهها باید بیشتر باشد.

 ثانیا بایدها و نبایدها را ارزشها و ضدارزشها مشخص می‌کنند. و ارزش و ضد ارزش در فرهنگ های مختلف یکی نیستند. یک فرد مسلمان یعنی کسی که فرهنگ اسلام را پذیرفته است‌، لازم است بایدها و نبایدهای زندگی‌اش را در فرهنگ اسلام جستجو کند. مکتب اسلام‌، مکتبی قانونمند و حسابگر است و برای هر رفتاری معیاری مشخص کرده است‌. مکتب اسلام مکتب فساد و فحشا نیست‌ و راز این که چرا نباید دوست پسر داشته باشد در همین است‌. خارج شدن از چهارچوب قانون دین در خصوص روابط دختر و پسر یعنی گرفتار فساد و بی‌بندوباری بی‌حد و حصر شدن‌. قانون دین منطبق با فطرت انسان است و فطرت‌، پاسخگوی روابط قانونی و شرعی بین دو جنس مخالف است‌ و بیش از این دیگر ندای فطرت نیست‌، هوس است و هوس رانی در مکتب اسلام مذموم است‌. یک عمل شیطانی است و نتیجه عمل شیطانی خواست خالق انسان نیست‌. پس دوستی با پسر و یا حتی دختر در خارج از قوانین شرعی و قانونی‌، دور شدن از هدف خالق است و این خطر بزرگی است که انسان از اصل خویش دور شود. این تجربه را چوامع غرب داشته اند و فعلاً تاوان این تجربه تلخ را می‌پردازند. اسلام امنیت خانواده‌ها را در ارتباط صحیح و مشروع این دو جنس مخالف می‌داند.

البته نباید انکار کرد که محدودیت دختران هم از جهت نوع پوشش ولباس و هم از جهت ارتباط  از نظر اجتماعی بیشتر است.

یکی از دلایل این است که دختران به خصوص در سنین زیر 20 سالگی در معرض خطر بیشتری هستند . هم قدرت دفاعی کمتر دارند و هم آسیب پذیری آنها بیشتر است. به جهت حس عاطفی رقیق و پاک شان زود اعتماد می کنند و فریفته می شوند .

اگر منظور شما از آزادی چیز دیگری است در نامه های بعدی توضیح دهید.

 

 


محمد رضا بهروز :: 84/10/22:: 12:12 عصر

حجاب ما برگرفته از اعتقاد مذهبی ماست‌. زیرا آن‌چه ما را ملزم به حفظ حجاب می‌نماید با آن‌که مختاریم‌، همین اعتقادات مذهبی ما می‌باشد. بنابراین چادر مشکی زنان و دختران حتی در گرمای تابستان نماد مقاومت و استقامت و پایبندی آنها به اسلام عزیزشان است و این که با مخالفت دشمنان روبرو هستیم‌، نشان خوبی است از این‌که رعایت حجاب اسلامی و استفاده از چادر مشکی‌، حتماً به نفع ماست که مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است‌. و بنا بر این بوده که پیر مرشدمان ، امام راحلمان (1) فرمودند: که چادر، حجاب برتر است‌. اضافه بر این‌که در اسلام به رنگ خاصی برای حجاب و پوشش توصیه نشده است‌. لکن عرف اجتماعی چنین رنگهایی را مناسب می‌داند.

نکته‌ای که توجه به آن در راستای پاسخ به این‌گونه سؤالها ضروری به نظر می‌رسد این است که اولین گامی که باید انسان برای ورود به میدان اسلام و مسلمانی بردارد گام ایمان و اعتقاد به خدای متعال می‌باشد چنانچه می‌بینیم اولین شعار حضرت محمد (9) «قولوا لااله الاالله تفلحوا» بود یعنی اعتقاد به وحدانیت خدای سبحان رمز خوشبختی و سعادت انسان می‌باشد در آیات متعدد قرآن کریم بر این حقیقت تصریح شده است‌. اعتقاد به خدای لایزال اصل‌، پایه و رکن است و فروع دین به منزله شاخه و برگ‌. و اخلاق فاضله به منزله میوه این درخت پاکیزه می‌باشد چنانچه در سورة ابراهیم آیه 24 و 25 می‌فرماید: «الم تَرَ کَیْف‌َ ضَرَب‌الله مَثَلاً کلمة‌ً طیبة‌ً کشجرة‌ٍ طیبة‌ٍ اصلُها ثابت‌ٌ و فرعُها فی‌السمأ^ تؤتی اُکلها کل‌َّ حین باِذن ربها و یَضرب‌الله الامثال لِلنّاس لَعلّهم یتذکرون‌» مضمون آیة شریفه فوق این است که کلمه طیبه توحید و دیدگاه توحیدی داشتن به منزلة درخت پاکیزه‌ای است که ریشة آن ثابت‌، محکم و استوار است و (به همین دلیل‌) شاخه‌های آن بالنده و در همة فصول زندگی و در همه شرائط این درخت میوه می‌دهد بنابراین اگر انسان به خدای قادر، عالم‌ِ حکیم معتقد باشد و بداند که خدا موجودی است که «بیده الملک‌»، «بیده ملکوت کل شی‌ء،»، «وهو علی کل شی قدیر»، «والله علیم حکیم‌»، «والله رؤف بالعباد». با توجه به چنین نگرشی درمی‌یابد که اوامر و نواهی خدای حکیم برای بندگانش از روی لطف و حکمت می‌باشد بنابراین بدون چون و چرا برای جلب رضایت حضرت حق از دستوراتش پیروی می‌کند یکی از دستوراتی که خدای سبحان برای بندگانش واجب فرموده امر به حجاب پوشش و به عبارت دیگر عفت و پاکدامنی است و اگر به آیات مربوط به این حکم ضروری (حجاب‌) توجه کنیم می‌بینیم بعد از امر به پوشش می‌فرماید: ذالک اَزکی‌َ لَهم‌. «قل للمؤمنین یَغُضُّوا مِن‌اَبصارِهِم و یَحْفِظوا فُرُوجَهم ذلک ازکی لهُم ان‌الله خَبیر بِما یَصْنعون‌َ» به مردان مؤمن بگو چشمهایشان را فرو بندند و فرجهایشان را نگهدارند این برای آنها بهتر است‌. در این راستا اگر یک نگرش جامعه‌شناسانه هم به مسئله حجاب و آثار آن داشته باشیم و منصفانه قضاوت کنیم درمی‌یابیم که در جوامع غربی و جوامعی که دنباله‌رو فرهنگ آنها هستند هر چند آزادیهای بی‌قید و بند و به عبارت دیگر لاابالی‌گری رواج بیشتری داشته باشد ناامنی‌، افسردگی و جرم و جنایت افزایش می‌یابد تا آنجا که بعد از تصویب آزادی جنسی و روابط نامشروع دختر و پسر یا هم جنس‌بازی و ... آمار جرم و جنایت بالا گرفت بگونه‌ای که مسئولین امر به فکر افتادتد تا حدی آزادی جنسی را تعدیل نمایند البته روشن است که بعد از توسعة اجتماعی تا این حد کنترل آن کاری است بسیار مشکل.‌

حال با توجه به این‌که رابطه جهان‌بینی و ایدئولوژی (باید و نبایدها) رابطه تنگاتنگ می‌باشد نمی‌توان جدای از اعتقادات مذهبی حکمی از احکام الهی را مورد بررسی قرار داد. و اگر نگرش انسان به خالق هستی نگرشی عالمانه و حکیمانه باشد دیگر مجالی برای این گونه اشکالات باقی نمی‌ماند.

 

 

 

 



 

 

پاسخگویی زنده

 

 

لوگوی دوستان

 

 

لینک دوستان

 

 

 

 

:: آرشیو ::

:: کل بازدید ها ::

243481

 

::بازدید امروز ::

28

دی 1384
اسفند 1384
خرداد1385
تیر1385
مرداد1385
بهار 1386
پاییز 1385

::جستجوی وبلاگ::

 

:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::اشتراک::

 

 

::وضعیت من در یاهو::