سفارش تبلیغ
صبا ویژن
</

 

این وبلاگ آماده پاسخ گویی به تمام سئوالات و شبهات اعتقادی ، قرآنی ، فقهی ، فلسفی و حدیثی می باشد
 

 

تیر1385 - پاسخ به پرسش ها و شبهات حقوق زنان

 

تماس سایت های مشابه قرآنی فلسفی فقهی زنان حدیثی تربیتی اعتقادی

محمد رضا بهروز :: 85/4/5:: 8:29 صبح

نوع برخورد پسران با دختران و به عکس یه «میزان معرفت و آگاهی، ایمان و تقوا، و شخصیت اجتماعی» آنان بستگی دارد؛ به علاوه سنین مختلف، نیازها و پیامدهای متفاوتی دارد. کسانی که معرفت دینی و ایمان و تقوای درونی قابل اعتمادی دارند، تا زمانی که موقع ازدواج‌شان نرسیده، طبیعی است نه به دختران توجه و نگاه می‌کنند و نه ابراز علاقه می‌نمایند، چون:

اوّلاً: بر اساس اعتقادات دینی،‌ این کار جایز نمی‌دانند.

ثانیاً: شخصیت انسانی و اجتماعی خود را بالاتر از آن می‌دانند که خود را به کارهایی آلوده کنند که موجب رضایت شیطان و خشم پروردگار است.

این گروه‌ هنگامی که قصد ازدواج دارند، از راه‌های صحیح به کمک خانواده و اقوام و آشنایان امین تحقیق می‌کنند و با دختر گفتگو می‌نمایند و پس از ازدواج بیشتر از دیگران ابراز علاقه و مودت می‌کنند.

برخی پسرها به دلیل دور بودن از معرفت دینی و تربیت صحیح، و نداشتن خانواده یا دوستان سالم، جهت ارضای غرایز جنسی و هواهای نفسانی خویش نسبت به دختران ابراز علاقه می‌کنند، بعضی از اینها ممکن است واقعاً قصد ازدواج داشته باشند اما ازدواجی که معلوم نیست تا چند سال دوام و ماندگی دارد، ولی برخی ابراز علاقه‌هایشان فریبی بیش نیست. آنها قصد ازدواج ندارند، بلکه قصد لذت‌جویی و هوسرانی دارند. در واقع مشکل اساسی گروه دوم، آن نیست که چرا ابراز علاقه نمی‌کنند، بلکه مشکل آن است که چرا در ابراز علاقه خود صداقت ندارند؟ چرا هدف‌شان در ابراز علاقه‌ها، فریب دختران و برقراری ارتباط نامشروع با آنها است؟ دختران پاک و با شخصیت نباید خود را اسیر و ذلیل نگاه پسران آلوده چشم نمایند. عفت و پاکدامنی وقار و متانت در دختران، گوهر گرانبهایی است که هر کس خریدار آن است. پس نباید خود را دلخوش به ابراز علاقه‌هایی کنند که واقعیت ندارد.

 

 


محمد رضا بهروز :: 85/4/3:: 8:17 صبح

استخاره به معنای طلب خیر است؛ یعنی انسان از خداوند بخواهد که او را به نیکی و خیر برساند. کلمة استخاره بعد ها به تفأل بر قرآن و انجام با تسبیح یا به نحو دیگر (استخاره ذات الرقاع) مصطلح شده است. مردم از استخاره عمل تفأل را می فهمند و متأسفانه بسیاری از ایشان نمی دانند که استخاره چیست و در چه مواقعی می بایست استخاره کرد! آیا اگر حکم استخاره خوب یا بد آمد، اینحکم الزام آور است یا خیر؟ یعنی اگر کسی علیه نتیجة استخاره عمل کرد باید منتظر عواقب آن باشد یا آن که عواقبی در پی نخواهد داشت؟

خداوند انسان را عاقل آفرید که با کمک عقل بتواند از گمراهی و ظلمت نجات پیدا کند. عقل در تمام ابعاد زندگی چون چراغ هدایتی است که نورافشانی کرده و جهالت را از بین می برد.

بنابراین می بایست در هنگام تصمیم بر هر کاری ابتدا عقل خود را حاکم کرده و از آن نظر بخواهد، مثلاً برای ازدواج، عقل می گوید: فردی را برای همسری برگزین که دارای اصالت خانوادگی بوده و از اخلاق و ایمان برخوردار باشد.

فهم این موضوع همگانی است. کیست که نداند؟ پس اگر پسری عاشق دختری شد یا بر عکس و این عشق او را کور کرد و عقل فراموش شد، پس از آن که عطش عشق فرو نشست، دیگر جلوه ای از عقلانیت دراین زندگی دیده نمی شود و زندگی دستخوش حوادث و پیامدهای ناگوار خواهد شد. استخاره همیشه بعد از تحقیق و استشاره (مشورت) است. حال اگر بعد از مشورت نیز عقل راه به جایی نبرد و هنوز زاویه هایی وجود دارد که ناشناخته مانده است، در این صورت برای اطمینان خاطر و نجات از سردرگمی، به شخص عالمی مراجعه کرده و از او می خواهند که به قرآن تفأل زند تا با راهنمایی این کتاب آسمانی، از حیرت و اضطراب بیرون آید.

مشورت نیز می تواند تأثیر بسیاری در رفع اضطراب و شک بگذارد. قرآن می فرماید: «و شاور هم  فی الأمر؛ ای پیامبر! در کارها با آنان مشورت کن».(1)

بنابراین استخاره در امر ازدواج همواره باید بعد از تحقیق و تفحص از اخلاق و تدین طرف مقابل و پس از مشورت با کسانی که صاحب نظر در این مسائل هستند، صورت بگیرد. بدیهی است اگر عقل و مشورت، شخص را مورد تأیید قرار داد، نیازی به استخاره نیست، ولی اگر جای تردید بود، می توان استخاره کرد.

پس از تحقیق و مشورت اگر نیاز به استخاره شد، یک نوبت بیشتر نباید استخاره کرد. با توجه به آنچه نوشته اید که «تحقیق کردم، دیدم هیچ مشکلی وجود ندارد» بنابراین نیازی به استخاره نیست و باید بر خدا توکّل کنید و اقدام نمایید. با دادن صدقه و توکّل بر خدا، بر خلاف استخاره عمل کردن به خواست خدا مشکلی به وجود نمی آورد.

پی نوشت ها:

  1 . آل عمران(3)   آیة 159.

 


محمد رضا بهروز :: 85/4/3:: 8:15 صبح

 لابد منظورتان از «فهمیده» این است که بدانید پسری که صلاحیت و معیارهای یک همسر شایسته را داشته باشد چه کسی است و از چه راهی او را تشخیص دهیم؟

در ابتدا باید دانست که پسر فهمیده، سعی در برقراری ارتباط خیابانی و هوسرانی با دختر نمی‌کند. با دختر قرار و مدار در تنهایی نمی‌گذارد و سعی در طولانی کردن تماس و ارتباط‌ها، یا تلفن زدن... ندارد. پس از شناخت که از دختر مورد نظر به خواستگاری اقدام می‌کند و اگر شرایط خواستگاری را نداشت، ارتباط را ادامه نمی‌دهد، یا ایجاد مزاحمت نمی‌کند. اما اگر برای خواستگاری اقدام نمود، چگونه باید فهمید که او همسری شایسته و مناسب است؟

گام نخست شناخت ویژگی‌های یک همسر شایسته است و گام دوم تعیین مصداق یا راهکارهای شناخت و ارزیابی و تطبیق معیارها بر مصداق‌ها است.

اولین و مؤثرترین گام برای برخودار شدن از یک ازدواج موفق آن است که در مرحله انتخاب همسر، دقت و بررسی کافی انجام گیرد و گزینش همسر از روی آگاهی و با توجه به معیارهای صحیح انجام گیرد.

برخی از معیارها عبارتند از:

1ـ ایمان

اساسی‌ترین معیار در انتخاب همسر، عامل «ایمان» است. تجربه نشان داده است کسانی که فاقد تعهد ایمانی هستند، حتى اگر پیش از ازدواج مدت‌ها با هم آشنایی داشته باشند، پس از تشکیل زندگی مشترک به دلیل نداشتن ارزش‌های ثابت و واحد، نیز به علت نداشتن پشتوانه محکم درونی، با کوچک‌ترین عاملی پیوندشان سست شده، چه بسا از هم بگسلد.

2ـ خوش‌اخلاقی

 زندگی کردن با افراد خشن،‌ بداخلاق، تندخو و کم‌ظرفیت بسیار مشکل است. افراد ریزبینی که در هر کار ریز و درشت دخالت می‌کنند و ایراد و اشکال می‌گیرند و می‌خواهند نظر خود تحمیل کنند، صلاحیت همسری ندارند.

3ـ اصالت خانوادگی

غالباً انسان سالم در خانواده سالم تربیت می‌شود،‌ از این رو برای شناخت روحیات اشخاص و ویژگی‌های اخلاقی آنان باید، در مورد خانواده آنها مطالعه نمود. شخصیت اخلاقی، معنوی و اجتماعی کسانی که در خانواده پاک و با فضیلتی که به حُسن معاشرت و رفتار با همسایگان و مردم اشتهار دارند و دارای کرامت نفسانی و سخاوت مالی هستند، عمق و اصالت بیشتری دارند، و به همین علت بیشتر قابل اعتمادند.

4ـ دوستان خوب

یکی از بهترین راه‌های شناخت افراد، آگاهی از وضع اخلاقی و معنوی و اجتماعی دوستان است.

5ـ شغل و حرفه

نوع شغل و حرفه‌ای که دارد، تا حدودی بیانگر «شخصیت» است، امام صادق(ع) فرمود: «همسر مناسب کسی است که پاکدامن و بر تأمین زندگی توانا باشد(1)».

6ـ تحصیلات

از نظر سطح تحصیلات، میزان رشد فکری ـ اجتماعی و موقعیت مالی و اقتصادی به هم نزدیک باشند.

7ـ وجاهت ظاهری

از نظر ظاهر نیز تا حدی مورد پسند باشد.

اوّلاً: همه معیارها از لحاظ ارزش و تأثیرگذاری در ایجاد یک ازدواج موفق در یک سطح قرار ندارد، بلکه متفاوت است.

ثانیاً: تحقق همه معیارها و به طور کامل در یک فرد بسیار کم اتفاق می‌افتد، بنابر این باید به صورت «نسبی» آنها به خصوص ابتداء باید در «خود» نگریست و از خود پرسید که «چه میزان از معیارها را در وجودم ایجاد کرده‌ام؟»

راه‌های شناخت و ارزیابی

 راه‌های صحیح تحقیق و شناخت این است که شخص با همکاری خانوادة خود به بررسی وضع خانوادگی و دوستان و آشنایان طرف مقابل پرداخته، از اشخاص امین و آشنا، در باره وضع اخلاقی و سایر شرایط او پرس و جو کند. اگر ابهامی باقی بماند و شایستگی او احراز نشد، از بستن پیمان همسری با او خودداری کند که این میدان «آزمون و خطا» نیست.

پس از مثبت بودن نتیجه تحقیق‌ها، اسلام اجازه داده است دختر و پسری که قصد ازدواج با هم دارند، در یک یا چند جلسه گفتگو کنند و دیدگاه‌های خود را در مسایل مختلف پیش از خواندن عقد، برای هم‌دیگر بیان کنند، به شرطی که گفتگو از روی هوسرانی نباشد و با اطلاع پدر دختر باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1ـ وسایل الشیعه، ج 14، ص 52.

 


محمد رضا بهروز :: 85/4/3:: 8:14 صبح

 از نظر سنی که هفده سال دارید، به نظر می‌رسد زود نیست و از این جهت مشکلی نیست. اگر شرایط فراهم باشد، زود ازدواج کردن همیشه به مصلحت باست. در عین حال به مصلحت بودن ازدواج بستگی به ویژگی‌های فرد مورد نظر و وضع خانوادگی و شرایط اقتصادی خانواده دارد. اگر پسر دایی شما از نظر اخلاق و تدین، شرایط لازم را دارد و قادر به اداره زندگی می‌باشد و شغل مناسبی دارد، تأخیر روا نیست و با ایشان ازدواج کنید، زیرا معلوم نیست در آینده فرصتی بهتر پیش آید. بعضی از خانم‌ها به تصور این که شاید خواستگار بهتری به سراغ آنها بیاید، فرصت‌های خوب را از دست داده و سن ازدواج آنها به تأخیر افتاده و گاهی به افسردگی یا بیماری عصبی مبتلا شده‌اند. اگر در حال حاضر شرایط فراهم نیست، می‌توانید با هم محرم شوید و مراسم ازدواج را در وقت مناسب برگزار کنید. در این صورت از دو دلی و تردید در انتخاب همسر خارج می‌شوید و انتخاب خود را به عمل آورده‌اید و به اطمینان می‌رسید.

 


محمد رضا بهروز :: 85/4/3:: 8:12 صبح

  در سوره روم بیان شده است: از نشانه‏هاى خدا این است که همسرانى از جنس خودتان آفرید تا در کنار آن‏ها آرامش یابید. (1) این  سکون و آرامش از چندین منظر قابل بررسى است:

اوّلا آرامش به گونه کلى و مطلق بیان شده است، یعنى این نوع سکون و آرامش براى هر یکى از مردان و زنانى که به ازدواج روى مى‏آورند و با جنس مخالف تشکیل خانواده دهند، وجود دارد، چه ازدواج مسلمان باشد یا غیر مسلمان و بنابر این دلیلى وجود ندارد که آیه را براى مسلمانان یا کسانى که به طریق اسلامى ازدواج کرده‏اند، تخصیص دهیم.
دوم: مسئله سکون و آرامش با آن چه در برخى دیگر از آیات الهى به نام آرامش قلب و اطمینان بیان شده (که با ذکر و یاد خداوند حاصل مى‏شود) متفاوت است.
هر یک از زن و مرد با نقصى و نیازى که به طرف مقابل دارند تنها در صورتى به سکون مى‏رسند که ازدواج محقق شود. در غیر این صورت هیچ گاه نقص و نیاز بر طرف نخواهد شد، نیز فشارى که از ناحیه نیاز جسمی و روحى احساس مى‏کنند، بر طرف نشده و آن‏ها را دچار تشویش و اضطراب مى‏کند، تنها در صورت به هم پیوستن زوجین و بر طرف نمودن نیاز جسمى و روانى همدیگر است که به آرامش دست مى‏یابند، خواه مؤمن باشند یا کافر.
 اما از نگاه دیگر تنها با یاد خداوند است که انسان به آرامش برتر و اطمینان قلب دست مى‏یابد. بر این اساس ازدواج بر مبناى دینى و اسلامى معنایى دیگرى مى‏یابد. در این نگاه ازدواج صرفاً ارضاى غریزه جنسى نیست، انسان مى‏تواند در این جا از نیاز خود به جنس مقابل، متوجه نیازمندى خویش شده و از دام خود خواهی و خودپرستى نجات یابد و در قدم بالاتر متوجه موجود بى نیاز مطلق شود، یعنى کسى که انسان را موجود نیازمند قرار داد تا مغرور به خویشتن نشود، انسانى که نیازمند به موجودى مانند خود است و تنها در وصال و رسیدن به او مى‏تواند، به سکون و آرامش دست یابد، چگونه به موجود بى نیاز مطلق که همه چیز از او است، نیازمند نباشد؟! در این منظر که ذکر و یاد خدا را به همراه دارد، به آرامش برترین یعنى اطمینان قلب دست مى‏یابد. سکون و آرامش در ازدواج از نگاهى دیگر نیز قابل بررسى است.
از آن جا که نیاز جنسى یکى از قوى‏ترین نیازهاى انسان است، مى‏توان با ازدواج موفق این غریزه سرکش را مهار و کنترل کرد، اگر انسان ازدواج نکند، دچار تشویش خاطر مى‏شود، در نتیجه تعادل رفتارى خود را از دست خواهد داد، نتیجه عدم تعادل، اضطراب و نبود آرامش است یکى از مهم‏ترین عوامل ناآرامى در جوان، نداشتن همسر است. وجود همسر سازگار مهم‏ترین عامل آرامش بخش است، البته براى کاهش و فرو نشاندن شهوات راه هایى وجود دارد، از جمله روزه گرفتن و پرهیز از غذاهاى مقوى و شهوت انگیز، ولى این راه‏ها موقتى است و انسان را به آرمش کامل نمى‏رسانند هم چنین تنها ارضاى شهوت به انسان آرامش نمى‏بخشد، بلکه همسر نوعى دوست و همدم است، پس آرامش بخشى او چند برابر و دو سویه است. (2)
راز دیگر آرام بخشى ازدواج در این است که موجب تقویت جنبه‏هاى روحى و روانى است، بهبود وضع روحى و روانى به آرامش فرد منجر مى‏شود. آرامش بخشى همسر در روان‏شناسى و تجربه به اثبات رسیده است، ساپنیگتون مى‏گوید: افراد متأهل از لحاظ روانى و جسمانى نسبت به افراد مجرد کارکرد بهترى دارند، احتمالاً به خاطر حمایت دوجانبه‏اى که در ازدواج به چشم مى‏خورد. (3) محیط گرم و روح افزاى خانواده، امنیت خاطر افراد را بیشتر مى‏کند و تکیه گاه مطمئنى براى ایجاد آرامش خواهد بود. نکته دیگر آن است که ازدواج موفق، ایجاد دوستى و رابطه عمیق عاطفى بین زن و شوهر است. هر انسانى در طول زندگى خود به همدم و همراز و محرم اسرار نیازمند است، محرمى که بتواند نزدیک فرد بوده و در طول زندگى همراهى اش کند و هنگام اضطراب و گرفتارى‏ها آرامش بخش او باشد. این مهم فقط از ناحیه همسرى مهربان و دلسوز تامین مى‏شود، اگر چه دوستان نیز مى‏توانند چنین اثرى را داشته باشند، اما همسر فداکار نزدیک‏ترین فرد به انسان است. نمونه چنین ایثارگرى‏ها را فقط میان زن و شوهر مى‏توان دید. همچنین مردان به طور مستقیم در جامعه با ناملایمات کارى و مشاغل سخت روبرو هستند، از این جهت مى‏طلبد هنگام بازگشت به خانه با کانون گرم و عاطفه‏مندى روبرو شوند که بیش از هر چیزى آرامش بخش باشد، نیاز به امنیت خاطر، احتیاج به معاشرت، نیاز به درد دل، به تشویق و تمجید نیز مقبولیت و جلب توجه، نیاز به محبت، اگر به درستى و به موقع ارضا نشوند و از جاده اعتدال خارج گردند، (افراط و تفریط) زیان‏هاى فراوانى را در زندگى فردى و اجتماعى پدید مى‏آورند، محبت کردن و محبت دیدن، تعادل روانى زن و مرد را فراهم مى‏سازد.
نکته آخر: ازدواج منشأ حفظ و نگه دارى شخص از انحرافات و بزهکارى‏هایى است که مى‏تواند در دوران عزبگى به سراغ او آید. زندگى در حال تجرد با خطرات ناخواسته‏اى همراه مى‏شود. کشیده شدن به سمت انحرافات اخلاقى، نتیجه مجرد زیستن است، زیرا مجرد چون آرامش نخواهد داشت هیچ گونه مسئولیتى را نسبت به خود و دیگران احساس نخواهد کرد، همین مسئله موجب مى‏شود فعالیت و انرژى خود را در مسائل انحرافى صرف کند، به همین دلیل است که پیامبر گرامى (ص) فرمود: «عزب‏ها (افراد مجرد) برادران شیاطین هستند». (4)
نقش آرامش بخشى ازدواج که در یک کلمه »لتسکنوا«(سوره روم آیه 21) آورده شده است، در عمل دیده مى‏شود، متأهلان کمتر به ناسازگارى‏هاى اجتماعى و بیمارى‏هاى روانى، از جمله خودکشى و انحرافات جنسى دچارند، در صورتى که بین مجردان فراوان‏تر است. (5)  منابع مختلفى در این زمینه وجود دارد که به بعضى از آن اشاره مى‏شود:
1 - ازدواج، دکتر پاک نژاد.
2 - اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، (ج 2)، نوشته دکتر پاک نژاد
3 - بهداشت ازدواج، دکتر صفدر صانعى
4 - همسران برتر، دکتر غلام رضا افروز
5ـ جوان و آرامش روان به کوشش علی نقی فقیهی.
پی نوشت ها:
1 - روم (30) آیه 21.
2 - جوان و آرامش روان، به کوشش على نقى فقیهى، ص 135.
3 - همان، ص 136.
4 – بحارالانوار، ج 100، ص 221.
5 - شهید پاک نژاد، اولین دا نشگاه و آخرین پیامبر، ج21، ص 79.

 


<      1   2   3   4   5   >>   >

 

 

پاسخگویی زنده

 

 

لوگوی دوستان

 

 

لینک دوستان

 

 

 

 

:: آرشیو ::

:: کل بازدید ها ::

240010

 

::بازدید امروز ::

5

دی 1384
اسفند 1384
خرداد1385
تیر1385
مرداد1385
بهار 1386
پاییز 1385

::جستجوی وبلاگ::

 

:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::اشتراک::

 

 

::وضعیت من در یاهو::