چنین دوستیهایی با آسیبها و خطرات و ناهنجاریهای مختلف رو به رو است و آینده چنین دوستیهایی قابل پیش بینی نیست. غالباً با ادامه یافتن این نوع دوستیها، مشکلات بسیاری به خصوص برای دختران فراهم میآورد.
واقعیت آن است که غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است که بسیاری از رفتارهای انسانی را شکل می دهد و به گونه های مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که یک مکتب جامع است و مى خواهد مردان و زنان مسلمان ،از یک طرف روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند تا بتوانند قله هاى رفیع انسانی و رستگارى را فتح نمایند و از طرف دیگر به نیازهای غریزی و فطری خود نیز دست یابند ، بنابراین با حساسیت ویژه ، اما واقع بینانه و لحاظ کردن طبیعت و امیال درونى و خواسته هاى نفسانى انسان ، قوانین و احکامى را جهت حفظ و نگه دارى فرد و جامعه در خط اعتدال و میانه روى وضع کرده است . از جمله آن احکام ، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است .اینها همه به سبب این است که اسلام از جانب کسى براى هدایت انسان ها فرستاده شده است که خالق فطرت وغریزه با تمامى استعدادهاى بهینه و ذخیره شده در انسان است . بنابراین هر عاملى که موجب تحریک انگیزه هاى شهوانى در جامعه گردد و به آرامش روحى و روانى و عفت عمومى ، صدمه وارد کند، موردتأیید اسلام نیست . اسلام می خواهد انواع لذت های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود .
به جهت همان میل شدید جنسی گاهی اوقات بی آنکه دختر و پسر(به خصوص دختران ) بخواهند ، در شرایطی قرار می گیرند که حتی ارادة خود را از دست می دهند و دیگر نمی توانند از ارتباط جنسی خود داری کنند و ناخود آگاه و بی آنکه که بخواهند ،کم کم در آن شرایط بدون بازگشت قرار می گیرند و زمانی متوجه می شوند که کار از کار گذشته است ، یعنی با فراهم شدن شرایط دیگر، ارادة جلوگیری بسیار سخت و دشوار است . به خصوص آنکه پسران فریب کار و متاسفانه حرفه ای درفریب دختران جوان در این موارد ، شیاد و تردست هستند ، پس چرا نباید این جریان را از سرچشمه بست ؟ به همین خاطر در اسلام حتی خلوت کردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مکانی که رفت و آمد نباشد ، حرام و گناه است . در آخر این که مگر غیر از این است که تمام روابط جنسی بین دختران و پسران از همین ارتباط های به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است ؟ و متأسفانه به همین ارتباط جنسی ختم نشده ، بلکه عاملی برای پدید آمدن بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی و روانی نیز می شود. بهترین شاهد بر ادعای فوق مراجعه به واقعیات موجود در اجتماع است، شما در باره طلاقها ، فسادهای جنسی، اعتیاد و افسردگیها مقداری تحقیق کنید ، ببینید نقطه شروع این نابسامانیها از کجا بوده ؟ بسیاری از آنها با یک نگاه ساده یا یک ارتباط کلامی کوچک با نامحرم شروع شده و به تدریج به ایجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجامیده و در انتها به قرار و مدار و . . .
اما مسئله این است که چون جوانان و نوجوانان مخصوصا دختران جوان، هنوز به سنی نرسیدهاند که عاقبت برخی از کارها برایشان تجربه شده باشد، فقط همان ابتدای کار را که شیرین است میبینند و خدای ناکرده به دوستی با پسران نامحرم تن میدهند و به این ترتیب وارد دامی میشوند که خلاصی از آن بسیار دشوار است . چرا که اولین مشکل آنها، مشغولیت فکرشان است و عقب افتادن تدریجی از درس . مشکل بعدی خانواده (اگر دارای خانواده مذهبی باشند)، مشکل بعدی ازدواج است . آنها اگر بخواهند با همان پسری که از طریق کوچه و خیابان با او آشنا شدهاند ازدواج کنند هیچ ضمانتی وجود ندارد که آن پسر چند دوست دختر دیگر در آستین نداشته باشد و سر بزنگاه از این دختر جدا و به آنها نپیوندد و به این ترتیب دختران زیادی را دچار داغ فراق و افسردگی و نابسامانی خانوادگی نکند ، حتی در دانشگاهها یا محیطهای کاری نیز ارتباط نامناسب با نامحرم، غالبا باعث گرفتاری است ، زیرا چه بسا باعث ایجاد عشقهایی در دل دختران و پسران جوان میگردد که به دلائل گوناگون، هرگز به "وصل" منجر نخواهد شد و داغ آن برای همیشه به دل طرفین خواهد ماند و فکرشان را آزرده خواهد ساخت .
مسائل فوق هیچکدام قصه نیست ، بلکه واقعیتهایی است که به وفور در جامعه جاری است و ما تنها با گوشه هایی از آنها آشنا می شویم . بسیاری از گرفتاران این مسائل به دلیل حیا و شرم، مشکلات خود را برای دیگران بازگو نمیکنند . اگر این کار را میکردند درس عبرت خوبی برای دیگران مخصوصا جوانان و نوجوانان میشد .
نکته مهم این است که وقتی این مشکلات ریشهیابی میشوند ، غالب آنها از همان نگاههای کوچک و سخنهای کوتاه و عشوههایی آغاز میشوند که به نظر پرسشگر دل پاک ما، نبایست روی آنها حساسیت نشان داد، اما چه میتوان کرد که همین موارد کوچک اگر مورد بی توجهی واقع شوند و ادامه یابند سر از مشکلاتی بسیاری در میآورند .
بنابراین احکام دین مقدس اسلام، بر اساس مصلحت زندگی انسانهاست و خداوند که بهتر از هر کس ساختمان فطری انسان را میشناسد، از روی محبت و به خاطر خود ما این احکام را وضع نموده و گرنه او نه بخیل است و نه نیازمند به این احکام .
ما نیز در نگاه خود به زندگی بایستی عاقبت کارها را بنگریم و از زندگی دیگران عبرت بگیریم و به این نکته برسیم که ؛ چه بسا لذتهای کوتاه که رنجهای طولانی به ارمغان میآورد .
حال به گوشه ای از پیامدهای مسئله روابط آزاد در کشور های غربی بپردازیم . آنجا که فکر می کنیم ، این مشکلات برای آنها حل شده یا حساسیت نسبت به این موضوع ندارند . اگر چه در آنجا این مشکلات به جهت روابط آزاد بیش از حد ، بسیار است ، اما متأسفانه جامعه ما نیزکم و بیش با بسیاری از این مشکلات روبرو است.
نظریات روانکاوى از جمله نظریة "هورنای" بر این حقیقت تأکید می کند: "در اجتماعاتى که روابط جنسى آزاد است، بسیارى از احتیاجات روانی، شکل تمایلات جنسى پیدا مى کند و به صورت عطش جنسى در مى آید".
نشریه آمریکایى "ایدرز دایجست" دربارة روابط پیش از ازدواج دختران و پسران مى نویسد: "هرساله 350 هزار دختر نوجوان امریکایى در سنین 15 تا 19 سال ـ دورة دبیرستان ـ به سبب ارتباط هاى نامشروع، آبستن شده و فرزندان غیر قانونى خود را به دنیا می آورند.... این دختران با رؤیاهایى چون ازدواج با دوستان پسرشان، اتمام تحصیلات، شروع یک زندگى ایده آل و دست یابى به یک شغل مناسب، به این ارتباط غیر قانونى روی مى آورند. اما بسیار زود پرده هاى سراب گونة این اوهام به کنار رفته و واقعیت زندگى روى خود را نشان مى دهد و متأسفانه، این بیدارى درست در زمانى به دست مى آید که این دختران نوجوان دیگر شانسى براى برخوردارى از یک زندگى سالم و ایده آل ندارند".
این روزنامه در ادامه علت بروز این نابهنجاریهاى جنسى را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طى گفتگویى با تعدادى از این دختران، به نقل از یکى از آنان مینویسد:
"ای کاش زمان به عقب بر مى گشت! اى کاش به عنوان عضوى از خانواده در میان والدینم جای داشتم. اى کاش هنگامى که زمینه هاى ایجاد یک ارتباط نامشروع برایم فراهم شده بود، کمى هم به زندگى آینده ام مى اندیشیدم و این گونه به پایان خط نمى رسیدم".
در ذیل به برخى از آن آثار که در نتیجة روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربى پیدا شده اشاره مى کنیم:
1ـ افزایش روابط جنسى نامشروع: تحقیق نشان مى دهد که آمار روابط نامشروع جنسى که ناشی از روابط آزاد دختر و پسر است، در امریکا و در تمامى جامعة اروپا رو به افزایش است، به گونه اى که در سال 1993 در امریکا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسی تبدیل شده است.
2ـ آبستنى هاى ناخواسته: آمیزش جنسى نامشروع و افزایش آبستنى هاى غیر رسمى و زود هنگام یکى دیگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است. آندره میشل در این باره می نویسد: "بیش از چهل درصد زنان امریکایى که پیش از بیست سالگى ازدواج مى کنند. به علت روابط آزاد پسر و دختر، قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دخترانى که در سن کمتر از هیجده سال ازدواج مى کنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نیز همین مطلب صادق است".
3ـ ازدیاد غیر قابل کنترل آمار سقط جنین: متناسب با افزایش نرخ آبستنى هاى ناخواسته، آمار سقط جنین در کشور هاى غربى که دختر و پسر پیش از ازدواج روابط آزاد دارند رو به تزاید است. از یک میلیون زن و دختر نوجوانی که هر ساله در امریکا به طور ناخواسته باردار مى شوند، 53% فرزندان خود را سقط می کنند. این درحالى است که به علت برخى محدودیت ها که بعضى ایالات در مورد سقط جنین وضع کرده اند، اکثر سقط هاى جنین گزارش نمى شود.
به ادعاى یک پزشک امریکایى که در یکى از زایشگاه هاى این کشور مشغول بوده و در مورد مشکلات محل کار خود مقاله اى نوشته است، در حدود 47% از زایمان هاى تحت نظر وى مربوط به موالید نامشروع بوده است. به ادعاى وى اکثر موالید، مربوط به زنان پایین تر از بیست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است.
4ـ افزایش خانواده هاى تک والدینی: افزایش شمار وصلت هاى غیر رسمی، باعث کاهش در میزان ازدواج را ترسیم مى کند که یکى از پیامد هاى آن افزایش تعداد خانواده هاى تک والدینى است؛ یعنى خانواده هایى که فرزندان در آن ها محکومند تنها با یکى از والدین خود زندگى کنند. آندره میشل مى گوید: "زندگى فرزندان نامشروع در بیش از 90% موارد با مادران است. این گونه مادران که تقریباً از سوى جامعه به ویژه والدین و آشنایان خود طرد مى شوند، براى گذراندن زندگى با مشکلات شدید اقتصادى و فقر و فلاکت مواجهند.
روزنامة "ایدرزدایجست" ضمن ارائة گزارشى از وضع فلاکت بار معیشتى این گونه خانواده ها، گزارش زیر را نوشته است:
"مادر این بچه - که مادام بهانة پدر مى کند - براى تأمین نیازهاى مادى خود و فرزندانش ناچار است که در دو شیفت کامل کار کند که در نتیجه، فرزند وى در مقایسه با مادران دیگر، زمان کمترى را با او سپرى مى کند. این فرزند غیرقانونى در حقیقت هم از نعمت پدر و هم از نعمت مادر محروم است.
این مادر نوجوان با تأسف و تأثر مى گوید: من با این حاملگى نامشروع براى تمام عمر دخترم را از نعمت پدر محروم کردم و باید تسلى بخش اندوه فراوان این طفل باشم.
5ـ روسپیگری: پدیدة شوم روسپى گرى به ویژه در بین دختران جوانى که به طور ناخواسته صاحب فرزند نامشروع شده اند، در جوامع غربى شایع است، زیرا فرزندان ناخواسته، فرصت هاى اشتغال و تحصیل را از مادران گرفته، آنان ناچارند براى تأمین هزینه هاى زندگی و رهایى از فقر، به هر کارى رو آورند.
6ـ گسترش بیمارى هاى مقاربتی: روابط آزاد دختر و پسر، در نتیجه روابط آزاد جنسی، سکوی پرش روسپى گرى و افزایش بیمارى هاى عفونى و مقاربتى است. در این باره کافى است بدانید که: در هر 13 ثانیه یک نفر در آمریکا به ویروس مهلک بیمارى ایدز مبتلا می شود. قربانیان این ویروس که عمدتاً از طریق بى بندو بارى جنسى مبتلا مى شوند، از این بیمارى عفونى هلاک مى گردند.
آنچه ذکر شد، اشاره به برخى پیامدهاى روابط آزاد دختر و پسر پیش از ازدواج است. عوارض دیگرى چون جنون، عقده هاى روانی، تزاید جنایت و آدم کشى از دیگر نتایج آن روابط است.
به این ترتیب روشن شد که چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبت هاى التذاذی آنان را که منشأ برای روابط بعدی می شود ، حرام و ممنوع ساخته است.
آمار و نقل قول ها عمدتاً از کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان از صفحة 60 تا 72 برداشت شده است. در این موضوع مى توانید کتاب هاى زیر را مطالعه کنید:
1ـ جامعه شناسى خانواده، از دکتر شهلا اعزازی.
2ـ سیماى زن در جهان ـ امریکا، از مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری.
3ـ درّ و صدف، از محمد شجاعی، انتشارات محیی، شهرری.